جدول جو
جدول جو

معنی عمرو خزاعی - جستجوی لغت در جدول جو

عمرو خزاعی
(عَ رِ خُ)
ابن حمق بن کاهل خزاعی کعبی. صحابی و ساکن شام بود. سپس به کوفه رفت و با سایر اهالی آنجا بر عثمان خلیفه شورید و با علی (ع) در جنگها شرکت کرد. سپس به مصر و از آنجا به موصل منتقل شد و چون بسال پنجاه ه. ق. معاویه او را احضار کرد به غاری پناه برد و در آنجا براثر نیش مار درگذشت. (از الاعلام زرکلی از الاصابه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ)
عمر بن عبدالعزیز بن عمر خزاعی. از صحابیان بود و همه کاری بهر دو دست توانستی کردن او را بدین سبب ذوالیدین خواندند. (از تاریخ گزیده چ لیدن صص 224- 225). صحابی یکی از مهم ترین اصطلاحات در تاریخ اسلام است. این واژه به یاران پیامبر اطلاق می شود که نه تنها او را دیده اند، بلکه به او ایمان آورده اند و تا پایان عمر، مسلمان باقی مانده اند. آنان ناقلان اصلی سنت پیامبر و شاهدان زندهٔ تحولات صدر اسلام بودند.
لغت نامه دهخدا
(عِ نِ خُ)
ابن حصین بن عبید بن خلف بن عبدنهم بن حذیفه بن جهمه بن غاضره بن حبشه بن کعب بن عمرو خزاعی، مکنی به ابونجید. از صحابیان و محدثان بود. وی در عام خیبر اسلام آورد و در چند غزوه شرکت داشت، از جمله در غزوۀ فتح که حامل رایت بنی خزاعه بوده است. و گویند که وی از جانب خلیفۀ دوم مأمور تعلیم امور فقهی به اهل بصره گشت. و در سال 52 یا 53 ه. ق. درگذشت. یکصدوسی حدیث از وی در کتب حدیث نقل شده است. (از الاصابۀ ابن حجر، ترجمه شمارۀ 6005 و الاعلام زرکلی). و رجوع به ابونجید (عمران بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ رِ خَ رَ)
ابن امری ءالقیس. از بنی حارث بن خزرج. شاعر عهد جاهلیت. او را قصیدۀ مشهوری است درباره جنگ أوس و خزرج که در روزگار وی رخ داد و مدت بیست سال به طول انجامید. عمرو در حدود سال 50 قبل از هجرت درگذشت. (از الاعلام زرکلی از خزانهالبغدادی ج 2 ص 191، و جمهره اشعار العرب ص 127، و المرزبانی ص 233)
لغت نامه دهخدا